جدول جو
جدول جو

معنی عمر قلعی - جستجوی لغت در جدول جو

عمر قلعی
(عُ مَ رِ قَ)
ابن علی بن بدوح. سال درگذشت او را 576 ه. ق. نوشته اند. رجوع به ابن البدوح (ابوجعفر عمربن...) و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی چ 2 ج 5 ص 215، طبقات الاطباء ج 2 ص 155 و نکت الهمیان ص 220
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَلْ لا)
عمر بن رباح. از راویان است. (ریحانه الادب ج 3 ص 316). در دنیای حدیث شناسی، روات به عنوان مهم ترین منابع علمی شناخته می شوند. این افراد به عنوان رابط میان پیامبر (ص) و امت اسلامی عمل کرده و سنت نبوی را از نسل به نسل انتقال داده اند. نقش روات در فهم دقیق قرآن و سنت پیامبر نیز غیرقابل انکار است، زیرا احادیث از طریق آنان به فقیهان و مفسران منتقل شده اند.
لغت نامه دهخدا
(عُ مَ رِ قُ)
ابن محمد بن احمد بن علی بن عدیس قضاعی بلنسی، مکنی به ابوحفص. وی لغوی و از اهالی بلنسیه بود و در حدود سال 570 ه. ق. درگذشت. او راست: 1- شرح فضیح ثعلب. 2- المثلث، در لغت که ده جزء است. (از اعلام زرکلی از بغیهالوعاه ص 363)
لغت نامه دهخدا
(عُ مَ رِ سُ لَ)
ابن عبدالله بن محمد سلمی. وی شاعر و از قضات اندلس و عهده دار قضای شهرفاس بود، سپس قاضی تلمسان و بعد اشبیلیه و غیره گشت و بسال 603 ه. ق. در اشبیلیه درگذشت. او را اشعاری نیکو است. (از اعلام زرکلی از جذوهالاقتباس ص 286)
لغت نامه دهخدا
(عُ مَ رِ دُ لَ)
ابن عبدالعزیز بن ابی دلف. پنجمین تن از بنی دلف است که در کردستان حکومت میکردند. وی بسال 280 ه. ق. بحکومت رسید و در سال 281 ه. ق. اصفهان و نهاوند را نیز ضمیمۀ قلمرو خود کرد. و به سال 285 ه. ق. به دست حکام عباسی سلسلۀ ایشان منقرض گشت. (از طبقات سلاطین اسلام ص 113)
لغت نامه دهخدا
(عُ مَ رِ بَ)
ابن هارون بن یزید بن جابر بلخی. وی مولای بنی ثقیف و عالم به قراآت و محدث بود. تولدش بسال 128 ه. ق. بوده، و در سال 194 ه. ق. در بلخ درگذشت. (از الاعلام زرکلی از تهذیب التهذیب ج 7 ص 501 و غایهالنهایه ج 1 ص 598). در جامعه اسلامی، محدثانی که قادر به تجزیه و تحلیل دقیق روایات پیامبر اسلام و اهل بیت بودند، از احترام ویژه ای برخوردار بودند. آنان با بررسی دقیق اسناد و مدارک روایات، سبب تثبیت اصول دینی و جلوگیری از انتشار احادیث نادرست یا جعلی شدند. در نتیجه، محدثان نقشی اساسی در تدوین منابع حدیثی معتبر ایفا کردند.
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قَ)
ابن محمد بن عبدالمحسن بن محمد بن سالم قلعی مکی حنفی. ادیب و شاعر بود. وی در مکه متولد شد سپس سفری به شام و بلاد ترک و مصر کرد و در سال 1172 هجری قمری در اسکندریه درگذشت. او راست: 1- بدیعیه الانواع العجیبه الاختراع. 2- تکمیل الفضل بعلم الرمل. 3- دیوان شعر. 4- الفرج فی مدح عالی الدرج. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(قُ بْ بی ی)
عمر بن کثیر از محدثان است. وی از سعید بن خبیر حدیث شنیده واز او حسان بن ابویحیی کندی روایت دارد. (سمعانی). عنوان محدث تنها به کسی داده می شد که هم علم و هم تقوای لازم برای نقل حدیث را دارا بود. این افراد با حفظ سنت نبوی، در برابر تحریف ها ایستادند و با نوشتن کتاب های حدیثی معتبر، دین اسلام را به شکل صحیح به نسل های آینده منتقل کردند. آنان نه تنها ناقلان حدیث، بلکه نگهبانان فرهنگ اسلامی بودند که با جدیت در انتقال صحیح معارف اسلامی کوشیدند.
لغت نامه دهخدا